عصر کالا- دفتر کل توزیع شده از فناوریهای تحول آفرینی است که نوید دنیایی عاری از کلاهبرداری و تقلب را میدهد. این فناوری را میتوان به مثابهی پایگاه دادهای دانست که وظیفهی بهروزرسانیاش را تک تک شرکتکنندگان برعهده دارند.
به گزارش پایگاه خبری«عصر کالا» به نقل از اقتصادآنلاین، در این فناوری ویرایش یا حذف اطلاعات توسط یک فرد غیرممکن است. علاوه بر این، در فناوری دفتر کل توزیعشده، دادهها در چندین سیستم و نقطهی جغرافیایی پخش و ذخیره میشوند. به عبارت دیگر، در این سیستم هیچ مدیریت متمرکز پایگاهداده یا ذخیرهی متمرکز دادهها وجود ندارد. بنابراین، امکان کلاهبرداری یا دستکاری و تغییر دادهها در سیستمهای مبتنی بر این فناوری عملا وجود ندارد.
طی یک دهه گذشته، سوابق الکترونیکی بهداشتی به طور گسترده در بیمارستانها و کلینیکهای سراسر جهان به کار گرفته شده است. ترکیب سوابق پزشکی با قابلیتهای تحلیلی پیشرفته همراه با استفاده از هوش مصنوعی در این صنعت منجر به پیشرفت اقتصادی و عملیاتی شده که قابلیت شناسایی، ردیابی و کنترل بیشتر بیماریها را به جامعه پزشکی میدهد. اما به دلیل خطر نشت اطلاعات همواره سوءظن نسبت به جمعآوری داده در سوابق پزشکی وجود دارد. به طور مثال، در رسوایی نشت اطلاعات در سال 2016 شرکت هوش مصنوعی Deep Mind از مجموعه شرکتهای آلفابت گوگل اطلاعات مربوط به پرونده 1.6 میلیون بیمار را بدون رضایت افراد که شامل نام، اطلاعات و سوابق پزشکی میشد فروخته بود.
سیستم سلامت دیجیتال تنها زمانی در جامعه قابل پیادهسازی میشود که افراد در تغییر نگرش خود ترغیب شوند و اجازه دهند اطلاعات پزشکی آنها توسط شخص ثالثی به فرمت دیجیتال تبدیل و پردازش شود. اما مشکلی که وجود دارد این است که تناقضی میان شخصیسازی اطلاعات و حریم خصوصی افراد به چشم میخورد. به این صورت که هر اندازه شخصیسازی در اطلاعات و ویژگیهای فردی بیشتر صورت گیرد، عدم اعتماد افراد نسبت به اینکه از این اطلاعات چگونه و با چه اهدافی استفاده میشود بیشتر شده و احساس نقض حریم خصوصی در افراد تشدید میشود.
برای درک بهتر ماهیت اعتماد و عدم اطمینان در سلامت دیجیتال، بد نیست نگاهی بر ابهامات و دلایل عدم اعتماد عمومی در این صنعت بیندازیم. معمولا ذینفعان این حوزه که متشکل از شهروندان، بیمهگزاران، شرکتهای خدمات دهنده هوش مصنوعی و نهادهای دولتی هستند، اهداف و مقاصد متفاوت و بعضا متعارضی در مواجهه با نظام سلامت دارند و مسلما همگی به دنبال بیشینهسازی نفع خود هستند. به واقع، احتمال سؤاستفاده هر یک از ذینفعان از دادهها و انجام پردازشهای تجاری سودآور بدون رضایت طرفهای دیگر منشأ اصلی نگرانی است. همچنین، وجود تأخیر زمانی نسبتا طولانی میان سؤاستفاده از یک داده، برملاشدن این موضوع و پیگیریهای قانونی مرتبط با آن عامل دیگریست که عدم اعتماد در حوزه سلامت هوشمند را دامن میزند.
به طور کلی چالشهای شکلگیری بازار در این حوزه را میتوان در سه دسته تقسیم کرد. عدم تقارن اطلاعات، مسائل مربوط به حریم خصوصی و موضوع امنیت اطلاعات. در این نوشتار با استفاده از رویکرد عامل-اصلی برای حل این سه مشکل، اصلیترین عوامل اثرگذار شناسایی شدهاند. عواملی که برطرف کردن آنها به کمک فناوریهای نوظهور، اعتمادسازی در سلامت دیجیتال و به دنبال آن پیشرفتهای قابلتوجه در زمینه علم پزشکی را به ارمغان میآورد.
عدم تقارن اطلاعات منجر به پایین آمدن کیفیت پژوهشهای انجام شده و بروز خطا در نتیجه تحقیقات میشود. به منظور حل این مشکل سازمانها معمولا هزینهای برای تأیید اعتبار و تضمین صحت دادهها متحمل میشوند. یا در غیر اینصورت، شرکتها و سازمانهای واسطهای ایجاد میشوند تا فرایند تایید اعتبار و صحتسنجی اطلاعات را به عهده بگیرند که این روش نیز هزینههایی برای بخش عمومی و شهروندان به همراه میآورد. از این رو، همواره کاهش این قبیل هزینههای اجرایی و بروکراتیک دغدغه سازمانهای استفادهکننده از اطلاعات بوده است.
در این میان، در حالی که خریداران داده از در دسترس بودن دادهها از طریق بانکهای اطلاعاتی سود میبرند، صاحبان داده اغلب این امر را به درستی در حکم دستدرازی به حریم شخصی خود تلقی میکنند. هنگامی که افراد اطلاعات شخصی خود را فاش می کنند، دو نوع نگرانی درباره حریمخصوصی اطلاعات بوجود میآید. نخست، نگرانی از بابت استفاده نادرست از اطلاعات به دلیل عدم کنترل کافی افراد بر دادههای شخصی است و دیگری مربوط به استفاده ثانویه احتمالی از اطلاعات شخصی بدون رضایت صاحب داده است. برای نمونه، چه چیزی میتواند برای شرکتهای داروسازی یا تولید تجهیزات پزشکی از پردازش دادههای سلامت مردم ارزشمندتر باشد. چه اینکه هرگونه سوداگری و بازاریابی در راستای جهتدهی به ذائقه مصرف افراد از این طریق میسر خواهد شد. به ویژه هنگامی که پتانسیل بزرگی برای رفتار فرصت طلبانه و نقض قرارداد اجتماعی و اخلاقی در مبادله داده وجود دارد. به این خاطر، برخورداری شهروندان(صاحبان داده) از حق کنترل بر اطلاعات شخصی (تأیید، اصلاح و انتخاب) در سالهای اخیر به یک مطالبه جدی در سراسر جهان بدل شده است. پس، پرداختن به نگرانیهای مربوط به حریم خصوصی اطلاعات در سلامت دیجیتال مستلزم کنترل بر کیفیت جمعآوری دادهها، کنترل بر روشهای پردازش دادهها، آگاهی از شیوههای تضمین حریم خصوصی، رمزنگاری دادههای شخصی و بالاخره امکان دسترسی هر شخص به اطلاعات خود به خواهد بود.
هم اکنون با استفاده از فناوری دفاتر کل توزیع شده میتوان بسیاری از این نگرانیها را کاهش داد و یا به طور کامل برطرف کرد. بلاکچین به دلیل بهرهمندی از پنج ویژگی منحصر به فرد باعث شده است تا به عنوان راه حل این مشکل مدنظر قرار گیرد:
مدیریت غیر متمرکز؛ همه افراد امکان دسترسی به دادههایشان را بدون اعمال محدودیت مرکزی در اختیار دارند.
ارتباط end-end: سازمانهای میانجی حذف شده و دیگر نیازی به هزینههای اضافی جهت تأیید و صحتسنجی اعتبار اطلاعات وجود ندارد.
شفافیت کنترل شده: دادهها برای تمامی افراد سیستم قابل مشاهده است.
غیر قابل برگشتپذیری: امکان ایجاد تغییر در دادهها به هیچ وجه وجود ندارد.
قراردادهای self-executing: افراد مالکیت دادههایشان را در اختیار دارند و با استفاده از قراردادهای هوشمند امکان مدیریت این خدمات در دسترس است.
باید توجه داشت با روی کار آمدن بلاکچین بر سیستم سلامت دیجیتال نه تنها میتوان مشکلات قبلی را حل کرد، بلکه گونه جدیدی از تجارت دادهها در این سیستم قابلیت پیادهسازی پیدا میکند؛ به این صورت که تجارت دادهها با محدودیت زمانی تعریف شده در دسترس قرار خواهد گرفت که تا پیش از این امکان ارائه چنین خدماتی وجود نداشت. به طور مثال، دادههای قلب و عروق با ارزش یک هفتهای. این چنین خدمات حجم بازار سلامت دیجیتال را چند برابر کرده و باعث رشد و پیشرفت هرچه بیشتر این صنعت خواهد شد. در حال حاضر، نمونههای متعددی از بنگاههای خصوصی وجود دارد که از فناوری بلاکچین برای تحول دیجیتال بخشی از زنجیرهی ارزش محصولات خود بهره گرفتهاند. کمپانی خردهفروشی والمارت از جملهی این کسبوکارها است. در نقطهی مقابل، نسبت به بخش خصوصی، دولتها و بخش عمومی تا کنون کمتر از مزایای این فناوری استفاده کردهاند که امید میرود در آینده نزدیک شاهد این تحولات در نظام اداری کشورها باشیم.