MWC ۲۰۲۷؛ ملاقات با گوشیهای ۱۰ سال بعد
عصر کالا- ۱۰ سال از معرفی نسل اول آیفون میگذرد. گوشیهای امروزی، وارث DNA همان آیفونِ اولی هستند.
عصر کالا- ۱۰ سال از معرفی نسل اول آیفون میگذرد. گوشیهای امروزی، وارث DNA همان آیفونِ اولی هستند.
به گزارش پایگاه خبری «عصرکالا» به نقل از دیجی کالا، طی سه روز گذشته در MWC 2017 کلی گوشی جدید معرفی شد. همهشان باز هم همان شکلوشمایل موج اول گوشیهای هوشمند را دارند؛ البته، سریعتر، قدرتمندتر، کاراتر و احتمالا زیباتر. اما آیا قرار نیست این قاعده تغییر کند؟ سوال اصلی من این است: فرم فکتور فعلی تلفنهای هوشمند چه زمانی تغییر میکند؟ در سه گام به دنبال پاسخ میگردم.
گام اول: چه شد که گوشیها اینشکلی شدند؟
واژهی اسمارتفون یا همان تلفن/گوشی هوشمند، از دههی 90 میلادی بهطور جستهوگریخته، بهوسیلهی سازندهها و رسانه مورد استفاده قرار گرفت. سیر تکاملی اسمارتفونهای امروزی ما هم از 10 سال پیش شروع شد. از سال 2007 و با معرفی نسل اول آیفون، دو اتفاق افتاد: 1) واژهی اسمارتفون همهگیر شد. 2) قاعدهی طراحی و تولید گوشی تغییر کرد. کمکم پسوند هوشمند به واژهی گوشی/تلفن چسبید. حالا بعد از 10 سال هنوز هم با دستگاههایی روبرو هستیم که انگار از نوادگان همان آیفون سال 2007 هستند.
در «شیائومی می میکس»، محصول سال 2016، حاشیههای دور نمایشگر به حداقل خود رسید.
طبق تعریف، اسمارتفون زیرمجموعهای از فرم فکتور «صفحات لمسی الکترونیکی» و آنهم زیرمجموعهای از فرم فکتور «بلوک مکعبمستطیل» است. اما 10 سال دیگر هم، چنین دستگاههایی، مکعبمستطیل و لمسی هستند و ما به آنها اسمارتفون (گوشی هوشمند) میگوییم؟ گوشی سال 2027چه شکلی است؟ باریکتر، سبکتر، باهوشتر؟ اصلا باهوشتر شدن گوشی دیگر چه صیغهای است؟ اول از همه بیایید ببینیم که شرکتها در چند سال اخیر روی چه چیزهایی تمرکز کردهاند. آیا این موارد، آنقدر پایههای مستحکمی دارند که ظاهر گوشیهایمان را تغییر بدهند؟
گام دوم؛ تشخیص بازاریابی از واقعیت
در این چند سال، بحث تلفنهای ماژولار خیلی داغ بود. اما حالا میدانیم که حتی گوگل هم پروژهی ماژولارش را تعطیل کرده. فقط موتورولا مانده و یک الجی. الجی هم که دیگر بعد از G5 کلا ایدهی ماژولار کردن دستگاههایش را کنار گذاشته.
به غیر از ماژولار بودن که تا اطلاع ثانوی تعطیل است، «واقعیت مجازی» (VR) میماند و «واقعیت افزوده» (AR). تا این لحظه، نقش گوشیها در این دو تکنولوژی هنوز جا نیفتاده. برای مثال در «اکیولس ریفت» و «وایو» وجود گوشی بهکلی نادیده گرفته شده. میماند شرکتهایی مثل گوگل و سامسونگ. برای این دو شرکت، گوشی و قدرت پردازشش، هنوز هستهی مرکزی واقعیت مجازی را تشکیل میدهد. اما در مجموع، بهنظر میرسد واقعیت مجازی/افزوده، در آینده مسیری مستقل از گوشیهای امروزی ما را بپیماید. شاید در آینده دستگاههایی مبتنی بر این تکنولوژیها بیایند و بهکل نیاز ما به تلفنهای بهظاهر هوشمند امروزی را مرتفع کنند؛ اما دستکم تا 10 سال آینده اینطور به نظر نمیرسد.
هوش مصنوعی چطور؟ امروزه آنچه به عنوان هوش مصنوعی در گوشیها رویش مانور داده میشود، چیزی نیست جز یک سیستم جستوجوی نسبتا بهینه. دستیارهای صوتی (مثل سیری، کورتانا و گوگل ناو)، فعلا بیش از اینکه نشاندهندهی رشد صنعت دستگاههای موبایل باشند، تنها وسیلهای هستند برای بازاریابی بهتر.
شاید نشود با قطعیت دربارهی تبلیغاتیبودن ایدههایی مثل گوشیهای ماژولار، واقعیت مجازی و دستیارهای صوتی نظر داد؛ اما تا این لحظه نشانههایی نمیبینیم که این سه مورد بتوانند تا 10 سال آینده فرم فکتور گوشیها را تغییر بدهند.
گام سوم؛ شناسایی سرنخهای حقیقی
اما برویم سراغ دو موضوعی که شاید آیندهی گوشیها را زیر و رو کند؛ یا به زبان دیگر فرم فکتور یا همان طراحی ساختاری گوشیهای امروزی را دگرگون کند.
smart
طرحی مفهومی از یک گوشی با نمایشگر هولوگرافیک
1) چنددستگاهی: الان هر کاربر از چند دستگاه مختلف استفاده میکند: لپتاپ، گوشی، PC، تلویزیون. دو سه سالی است که گرایشی در میان شرکتهای سازنده شکل گرفته که میخواهد دستگاهها را یکی کرده و اهمیت را از سختافزار به نرمافزار منتقل کند. برای مثال با قابلیت کانتینیوئم (Continuum)، مایکروسافت میخواهد نرمافزارش را بین سختافزارهای مختلف به جریان بیندازد. یک مورد ملموستر، تلاش شرکتها برای خلق دستگاههایی است که بین دو فرم فکتور قرار میگیرند. فبلت، یک مثال پیشپاافتاده است؛ دستگاهی که بین گوشی و تبلت قرار گرفته؛ یا تبلتهای هیبریدی که کار تبلت و لپتاپ را همزمان انجام میدهند.
غلبه بر محدودیتهای یک دستگاه و نیاز روزمرهی کاربر به چند دستگاه، موضوعیست که شاید در زمانی کوتاه، فرم فکتور گوشیها را برای همیشه تغییر بدهد.
مثال مفهومیتری میزنم: نمایشگرهای خمشونده و تاشو که هنوز البته اثری از آنها در بازار نیست، این پتانسیل را دارند که یک گوشی کوچک را به یک تبلت بزرگ تبدیل کنند. حتی ایدهی نمایشگرهای هولوگرافیک هم برای غلبه بر همین محدودیتها شکل گرفته؛ اینکه یک دستگاه کوچک (مثل ساعت هوشمند)، یک نمایشگر بزرگ هولوگرافیک را در محیط بسازد. یک مثال عینی هم پروژکتورهایی هستند که روی تبلت سوار میشوند؛ مثل تبلت «یوگا تب 3 پرو» که پارسال لنوو به بازار عرضه کرده بود.
بنابراین غلبه بر محدودیتهای یک دستگاه و نیاز روزمرهی کاربر به چند دستگاه، موضوعیست که سازندگان را حسابی به فکر و تکاپو انداخته. این موضوع شاید در زمانی کوتاه، فرم فکتور گوشیها را برای همیشه تغییر بدهد.
phone
تصویری از فیلم HER، محصول سال 2013 – فیلمی در مورد آیندهی هوش مصنوعی و دستگاهی که شبیه به گوشیهای امروزی نیست.
2) هوش مصنوعی: 10 سال پیش یا حتی 30 سال پیش هم میشد از یک دستگاه سوالی پرسید و آن هم برود از یک دیتابیس دادههای لازم را بخواند و به کاربر منتقل کند. پس چرا از این دستیارهای صوتیِ نیمهونصفه به عنوان هوش مصنوعی شناخته میشوند؟ پاسخ: بازاریابی. فرق اصلی دستیارهای صوتی فعلی با سیستمهای سخنگوی ماشینی گذشته این است که الگوریتمهای جستوجو بهشدت بهینه شدهاند. رسانههای ذخیرهسازی سریعتر شدهاند؛ بانکهای اطلاعاتی مدرنتر شدهاند. رابطهای کاربری دگرگون شدهاند. پس چیزی که اتفاق افتاده، تسهیل پرسش و پاسخ بین ماشین و انسان است. با هوش مصنوعی واقعی هنوز فاصله داریم.
هوش مصنوعی واقعی (خالی بازاریابیهای شرکتها) میتواند فرم فکتور گوشیها را برای همیشه تغییر دهد. به لطف هوش مصنوعی رابطهای کاربری و طراحی گوشیها دگرگون میشود.
آیا اگر هوش مصنوعی به معنای واقعی، هوش از نوع مصنوعی باشد چه؟ آیا حضور هوش مصنوعی، روی طراحی گوشیهای 10 سال آینده تاثیر میگذارد؟ پاسخ مثبت است. با هوش مصنوعی، شما نیمی از کارهایی که برایش به لمس نمایشگر نیاز دارید را کنار میگذارید. هوش مصنوعی میتواند کاری میکند که به دفعات کمتری لازم باشد گوشیتان را چک کنید. پس مسالهی باتری هم بهنوعی حل میشود. رابطهای کاربری بهکلی تغییر میکنند و از آنجایی که لمس کمتری روی گوشی صورت میگیرد، حتی ظاهر گوشی هم تغییر میکند. گوشیهای امروزی طوری طراحی شدهاند که با ارگونومی دست انسان هماهنگ باشند و کاربر بتواند 24 ساعته با آن کار کند. ولی به لطف هوش مصنوعی شاید اصلا لازم نباشد 24 ساعته به گوشی سر بزنید. در نتیجهی آن، فرم فکتور گوشی هم شاید برای همیشه تغییر کند. شاید چیزی شبیه به گجتی که در فیلم Her دیده بودیم.