کفش‌های وطنی‌ام کو؟

عصر کالا- کفش‌ها برای رسیدن به شکل و شمایل امروزی راه زیادی رفته‌اند؛ زمانی پای‌پوش‌هایی بودند از جنس نوارهای کتان یا برگ نخل و درختان دیگر که کارشان تنها پوشاندن پا بود.

کفش‌های وطنی‌ام کو؟
نسخه قابل چاپ
سه شنبه ۰۲ خرداد ۱۳۹۶ - ۱۱:۱۶:۰۰

    به گزارش پایگاه خبری «عصر کالا» به نقل از ایران جیب، کمی بعدتر وظیفه نمایش طبقه اجتماعی را هم پیدا کردند؛ پاشنه بلندِ کفش اشراف، آن‌ها را از عوام متمایز می‌کرد. سروکله مُد که پیدا شد، کفش‌ها بیش از همیشه مورد توجه قرار گرفتند و رنگ و جنس و مدلشان اهمیتی دوچندان پیدا کرد.

    کفش‌ها رفته‌رفته وظایفشان تخصصی شد؛ کفش مهمانی، کفش ورزشی، کفش‌ کار، کفش راحتی. امروز کفش‌ها در کامل‌ترین شکل خود، وظیفه‌ای جدی‌تر و مهم‌تر از همیشه دارند؛ کفش، امروز صنعتی بزرگ است که می‌تواند بار بزرگی از روی دوش اقتصاد یک کشور بردارد و چرخِ زندگی آدم‌های زیادی را بچرخاند. زمان زیادی نگذشته از روزگاری که خیلی‌هایمان کفش‌های تولیدشده در کشورمان را به مارک‌های خارجی ترجیح می‌دادیم. در این پرونده، سراغی گرفته‌ایم از چند برند کفش ایرانی تا ببینیم حال و روزشان چه‎طور است؟ کفش «ملی» و «بلّا» را به شکل ویژه بررسی و یک برند نسبتا جدید را هم معرفی کردیم. امروز از کیفیت کفش‌های ایرانی می‌گوییم و از لزوم حمایت از آن‌ها، به عنوان یک تولید مهم داخلی. با ما همراه باشید.

    از کفش‌های ایرونی چه خبر؟

    بچه‌های دهه پنجاه و شصت، چندان اهل مارک‌بازی و برندپوشی نبودند. اگر هم علاقه‌ای به کفش و لباس مارک‌دار داشتند، این علاقه به‌دلیل شرایط اقتصادی و خانوادگی، خیلی امکان محقق شدن نداشت. همان سال‌ها اما دو برند معتبر کفش در ایران وجود داشت که همه بچه‌ها می‌توانستند با پوشیدنش، لذت پوشیدن کفش مارک‌دار و باکیفیت را تجربه کنند؛ حالا بعضی‌ها سالی یک‌بار رنگ فروشگاه‌های کفش «ملی» و «بلا» را می‌دیدند؛ بعضی‌ها هرفصل کفششان را نو می‌کردند. در این بخش، مختصری درباره این دو برند معروف ایرانی خواهیم گفت و یادی می‌کنیم از دیگر برندهای ایرانی تولید کفش.

    «رحیم ایروانی» اهل شیراز بود و عضو خانواده‌ای بازرگان‌پیشه. او در بازگشت از سفرش به اسلواکی، براساس تجربیاتش کار تولید کفش در ایران را با 35 کارگر آغاز می‌کند. قیمت تمام شده کفش‌های این تولیدی در ایران، 50درصد کمتر از محصول مشابه وارداتی آن است. فعالیت این تولیدی کفش در اواخر دهه 30، یعنی چیزی حدود نه سال بعد از شروع فعالیتش، آن‌قدر رونق می‌گیرد که مجبور به خریدن مغازه‌های هم‌جوار می‌شود. طی دهه 40 و تا اوایل دهه 50 شرکت‌های متعددی در زمینه‌های تخصصی تولید چرم و سایر ملزومات مرتبط و توزیع و فروش محصولات، یکی پس از دیگری متولد می‌شوند و خانواده «گروه صنعتی ملی» کم‌کم شکل می‌گیرد. گروه صنعتی ملی، در مدت کوتاهی به بزرگ ترین تولیدکننده کفش ماشینی در خاورمیانه تبدیل می‌شود و محصولاتش را به کشورهای خارجی صادر می‌کند.

    طی سال‌های دهه 60  یعنی در شرایطی که کشور درگیر جنگ است، صنعت کفشِ ملی رشد و بالندگی همیشگی‌اش را از دست می‌دهد، این اتفاق اما طولانی نمی‌شود. همان‌طور که می‌دانید، گروه کفش ملی، به‌عنوان یکی از قدیمی‌ترین برندهای ایرانی همچنان فعال است و روزبه‌روز در جهت ارتقا و بهبود گام برمی‌دارد. گرفتن گواهینامه ایزو 2015-9001، رعایت استانداردهای ملی و بین‌المللی و تلاش برای شناسایی خواسته مشتریان و برآورده کردن آن، نشان‌دهنده تلاش‌های این گروه برای دوام آوردن در هیاهوی بازار کفش ایران است؛ بازاری که واردکنندگان محصولات خارجی، کار را برای تولیدات داخلی روزبه‌روز سخت‌تر می‌کنند.

    خاندان «عمید حضور» پیشه‌وران دوره‌گردی بودند که از کاشان به تهران مهاجرت می‌کنند. فعالیت تجاری این خانواده با خریدن یک زیرپله در بازار و فروش کیف و کفش، آغاز می‌شود؛ در دهه چهل، تولید کم‌کم جایگزین توزیع و فروش می‌شود. در جریان برندسازی و ورود «بلّا» به صنعت کفش، دو نفر از برادران عمیدحضور، یعنی امیر و منصور، نقش اصلی را ایفا می‌کنند؛ آن‌ها در یک فرایند پنج ساله به صنعتگران حرفه‌ایِ کفش تبدیل می‌شوند. بعد از مدتی، جنگ و مسائل اقتصادی بلّا را به همان مشکلاتِ کفش ملی دچار می‌کند. بحران اما این‌بار هم دوام چندانی پیدا نمی‌کند. کفش بلّا در طول سال‌های بعد از رکود هم‌چنان به فعالیتش ادامه می‌دهد. اِعمال یک‌سری تغییرات مدیریتی در سال 94 شرایط را برای این گروه صنعتی بهتر می‌کند. بلّا حالا یک شبکه فروشگاهی گسترده با 46شعبه فعال در سراسر کشور دراختیار دارد و سعی می‌کند با بهبود کیفیت مواد اولیه، بهره‌گیری از طرح‌های به‌روز و کاهش قیمت، مشتریان وفادارش را راضی نگه دارد.

    نهرین،  البـرز،  ویــن و دیگران

    در سال‌های گذشته غیر از دو غولِ صنعتِ کفش ایرانی، «بلّا» و «ملی»، چند برند معتبر و محبوب دیگر هم وجود داشت؛ مثل «نهرین»، «وین» و «البرز»؛ کفش «نهرین» آن روزها در اصفهان تولید می‌شد و هنوز هم کمابیش فعال است. «وین» در طول سال‌های فعالیتش، تجربه‌های متفاوتی را پشت سر گذاشت؛ بعد از واگذاری آن از بخش خصوصی به بخش دولتی، دچار افت و خیزهای بسیاری شد تا این‌که در سال 88 دوباره به بخش خصوصی واگذار شد و در حال حاضر 12 فروشگاه در سراسر کشور دارد. «البرز» هم با شروع فعالیتش در دهه 40 و ادامه آن تا امروز، یکی از پیشگامان صنعت کفش به‌شمار می‌رود؛ البرز بین تولیدکننده‌های کفش ایرانی، اولین شرکتی است که گواهینامه مدیریت کیفیت دریافت کرده‌است.

    غیر از این صنعتگرانِ سن‌وسال‌دار و باتجربه، تولیدکنندگان نوپایی هم داریم که باوجود رقبای قدر خارجی و کفش‌های بی‌کیفیت اما ارزانِ چینی، خیلی خوب جایگاهشان را در بازار کفش کشور پیدا کرده‌اند. «شیما» یکی از این برندهاست که در سال‌های ابتدایی دهه شصت پا گرفت و الان به کشورهایی مثل جمهوری آذربایجان، عربستان، روسیه، افغانستان، الجزایر و عراق کفش صادر می‌کند. کفش تبریز اما در بین تمامِ کفش‌‌های ایرانی جایگاه ویژه‌تری دارد. تولید کفش در این شهر، قدمت زیادی دارد و چرم‌پوش‌ها هم خوب می‌دانند که چرمِ تبریز چیز دیگری است. به همه این‌ها کفش‌های دست‌دوزِ محصول دستان هنرمندان تبریزی را هم اضافه کنید که علی‌رغمِ به‌صرفه‌بودن استفاده از تجهیزات صنعتی، ترجیح می‌دهند کفش را با وسواس و دقتی قابل ستایش بدوزند.

    افتتاح موزه کفشِ تبریز در سال گذشته، نشان دهنده اهمیت این شهر به‌عنوان قطب صنعت کفش کشور است. به‌نظر می‌آید با وجودِ این تولیدکننده‌های حرفه‌ای و کاربلد، حداقل در مورد کفش، دیگر نیازی به تشویق مردم با شعارِ «خرید کالای ایرانی برای حمایت از اقتصاد کشور» نیست. با سابقه‌ای که از تولید کفش در کشورمان سراغ داریم و با وجود کیفیت و تنوع امروزی‌اش، استفاده از کفش ایرانی قبل از هرچیز، منفعتِ شخصی برایمان به‌دنبال خواهدداشت.

    برچسب ها
    پورسعیدخلیلی
    مطالب مرتبط
    مطالب مرتبط بیشتر