عصر کالا- کارشناس امور اقتصادی گفت: تولید به معنای واقعی در کشور رشد نکرده، چرا که به سرهم کردن قطعات بسنده میشود و با چنین رویهای نمیتوان شاهد پیشرفت در زمینه حمایت از کالای داخلی باشیم.
به گزارش پایگاه خبری «عصر کالا» به نقل از باشگاه خبرنگاران جوان، قاسم علیزاده کارشناس امور اقتصادی درمورد مزیتهای بیشمار بخشهای اقتصادی که میتواند در اقتصاد کلان راهگشا باشد، اظهار کرد: ایران در بخشهای اقتصادی مزیتهای فوقالعادهای دارد، به طور مثال وجود فصول چهارگانه، تنوع محصولات زراعی و غیره موجب شده تا کشاورزی از مزیتهای اقتصادی کشور به حساب آید، اما هر ساله شاهد هدر رفت اراضی و اقلام تولیدی هستیم.
علیزاده اضافه کرد: سالها پیش شاهد دفن چند هزار تن سیبزمینی بودیم که این اتفاق حاکی از عدم بهرهبرداری کافی از ظرفیتهای اقتصاد و تدبیر در امور آن است.
کارشناس امور اقتصادی ادامه داد: وجود روحیه جهادی و دلسوزی مسئولان میتواند کشور را با همین میزان بودجه به توسعه عالی برساند؛ همانطور که میبینید، سطح صنعت کره جنوبی با ایران برابر بود و با وجود منابع محدود این کشور، اکنون آنها سطح بهتری در صنعت و اقتصاد دارند.
وی افزود: کشور در حال حاضر بسیار بر خام فروشی تکیه دارد در حالی که این امر با اقتصاد مقاومتی در تعارض است. اگر رهنمودهای رهبری به خوبی مورد اجرا قرار بگیرد، خلاءهایی همچون خام فروشی از میان میرود.
علیزاده تصریح کرد: در اقتصاد مقاومتی تأکیدهای فراوانی بر "درون زا بودن" و "بروننگر بودن" اقتصاد دارد که فارغ از دیگر محورهای آن و توجه به دو مورد مذکور میتواند اقتصاد کشور را متحول کند.
کارشناس امور اقتصادی معتقد است: متأسفانه توازنی بین صادرات و واردات وجود ندارد و همچنین تولید به معنای واقعی در کشور رشد نکرده است، چرا که به سرهم کردن قطعات بسنده میشود و با چنین رویهای نمیتوان شاهد پیشرفت در زمینه حمایت از کالای داخلی و اقتصاد مقاومتی باشیم.
وی در بخش دیگری از سخنان خود بیان کرد: صنعت ساختمان به تنهایی میتواند موجب ایجاد سه میلیون شغل در کشور شود و همچنین با رونق این بخش، صنایع وابستهای همچون تولیدیهای مصالح و غیره رونق میگیرد. از اینرو با تقویت اینگونه ظرفیتها میتوان بسیاری از بخشهای اقتصاد را دستخوش تحولی نوید بخش کرد.
علیزاده گفت: نبود انسجام در بخشهای نظارتی و اجرایی کشور و همچنین استفاده به نسبت کم از متخصصان کارآمد، باعث شده تاکنون بهره کافی از سیاستهای تدوینی نبریم؛ به طوری که بسیاری از این سیاستها همانند مسکن مهر سیاستی صحیحی بود که با غفلت مسئولان به نحوه اشتباهی به اجرا درآمد. در نتیجه علاوه بر پَسرَفت دستاوردها شاهد هدر رفت منابع هم بودیم.